ورود کاروان سیدالشهدا علیه السلام به کربلا
شاعر : سید پوریا هاشمی
نوع شعر : مرثیه
وزن شعر : مستفعلن مستفعلن مستفعلن فع
قالب شعر : غزل
این قـافـله هر چه شتابش بیشتر شد دلـشـورههـای آفـتـابـش بـیـشـتر شد
جـای تـمـام نـخـلـها لـشگـر درآمـد با هر قـدم یعـنی سـرابش بیشتر شد
یک محمل و هـجده نگهـبان دلاور ماهی که هر منزل حجابش بیشتر شد
پایین که میآید ز محمل قاسمش هست عـباس هـم آمـد رکـابش بیـشتر شد
از اسم اینجا میشود حس عطش کرد سقـا رسید و مشک آبـش بیشتر شد
چشم حسین افتاد بر سرنیـزههاشان دید اکبرش را اضطرابش بیشتر شد
خیره به طغـیان فـرات است آه امـا دلـواپـسیهـای ربـابـش بیـشتـر شد
ششماهه هم فهمید اینجا قتلگاه است بیتـابـی هنگـام خـوابش بیشتر شد
راوی نوشته روز عـاشـورا که آمد تیـر سهشعبه پیچ و تابش بیشتر شد
شرم رباب از چشمهای شیرخوارش از رفـتن بـزم شـرابـش بیـشتـر شد
ده روز دیگر همسفر باشمر هستند مجروح سیـلی سنان یا شمر هستند
|